جدول جو
جدول جو

معنی خیمه ازرق - جستجوی لغت در جدول جو

خیمه ازرق(خَ / خِ مَ / مِ یِاَ رَ)
خیمه کبودرنگ. کنایه از آسمان. (ناظم الاطباء) (آنندراج) (برهان قاطع)
لغت نامه دهخدا
خیمه ازرق
تاژ کبود، آسمان
تصویری از خیمه ازرق
تصویر خیمه ازرق
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(خَ گَ هَِ اَ رَ)
کنایه از آسمان. (برهان قاطع) (انجمن آرای ناصری) (آنندراج). رجوع به خرگاه ازرق درین لغت نامه شود
لغت نامه دهخدا
(خِ قَ / قِ یِ اَ رَ)
خرقۀ کبودرنگ که صوفیان بر تن می کردند
لغت نامه دهخدا
(خَ / خِ مَ / مِ یِ بُ زُ)
سراپردۀ بزرگ. سراپردۀ شاهان. فسطاط: خیمه و خرگاه و سراپردۀ بزرگ زده او را از پیل گرفتند. (تاریخ بیهقی). خوارزمشاه موزه و کلاه پوشید و بخیمۀ بزرگ آمد. (تاریخ بیهقی). خیمۀ بزرگ بر بالا برده بودند از شهر برسم... و بلند و همه سوادسازی زیر آن. (تاریخ بیهقی)
لغت نامه دهخدا
تصویری از خیمه بزرگ
تصویر خیمه بزرگ
تاژ کبود، آسمان اسپک
فرهنگ لغت هوشیار